خبرگزاری مهر-گروه فرهنگی: بررسی وضعیت طنزنویسی در مطبوعات و آینده نگاه مستقل به طنزنویسی به بهانه انتشار شش شماره از ماهنامه طنز «سه نقطه» فرصتی بود تا جمعی از طنزپردازان کشور در یکی از واپسین روزهای پاییز دعوت خبرگزاری مهر را برای نشستی در این زمینه بپزیرند.
امید مهدینژاد شاعر، طنزپرداز و سردبیر ماهنامه «سهنقطه»، اسماعیل امینی پژوهشگر حوزه طنز و روزنامهنگار، حسامالدین مقامیکیا طنزپرداز و روزنامهنگار و هادی مقدمدوست طنزپرداز و کارگردان سینما و تلویزیون مهمانان این نشست بودند و درباره جایگاه فعلی طنز مطبوعاتی در کشور و نیز آینده انتشار نشریات مستقل طنز با ما به گفتگو نشستند.
بخش نخست این میزگرد روز جمعه منتشر شد و در ادامه بخش دوم از آن را میخوانید.
* پس از انتشار شش شماره از مجله طنز «سه نقطه» جالب است که کمی درباره تجربه مواجهه مخاطب با این نشریه هم صحبت کنیم. این تجربه از نظر شما که در این نشریه فعال هستید چگونه است؟ مخاطب نشریه شما را پیدا کرده است؟ کسی حاضر شده برایش پول بدهد!؟
مهدی نژاد: همه بهایش را دادهاند جز اهل رسانه...
مقدم دوست: مخاطب رسانه در ایران دو قسم است. پول بده و پول نده. من میدانم که شما درباره تجربه شکست برخی نشریات میخواهید صحبت کنید و بحران مخاطب، اما من معتقدم اگر نشریهای برگشتی دارد و نفروش است مشکلش مخاطب نیست. بی تدبیری در انتشار آن است.
هر نشریهای برای خودش تعدادی مشخص مخاطب دارد. وقتی بیشتر از آن چاپ کنی بدون شک ضرر به همراه دارد. این که فکر کنیم انتشار نشریه در ایران صرفه ندارد بحث کلیشهای است. اتفاقا دارد اما باید بدانیم چقدر و به همان اندازه سرمایه گذاری کنیم.
* انتشار یک نشریه یک پروسه کاملا اقتصادی است. هزینههایی دارد که تنها راه تامینش فروش و آگهی و... است. وقتی نشریهای بخواهد در بخش خصوصی منتشر شود، شاید نتواند یک سرمایهگذاری بلندمدت انجام دهد و منتظر بماند که نشریه جا بیافتد یا خودش را اثبات کند.
امینی: شما همین حوزه هنری را در نظر بگیرید. اگر این ساختمان و تشکیلات در اختیار بخش خصوصی بود از محل آن درآمد بسیار بالایی داشت. شاید ماهی دو سه میلیارد. حوزه اما یک ریال هم از آن درآمدزایی ندارد. در همه اینها کسی نمیگوید درآمدزایی کو اما وقتی همین حوزه هنری یک نشریه یا کتابی منتشر کند همه میگویند در حوزه پول به باد رفت!
* اگر نشریه سه نقطه بخواهد بدون حمایت حوزه هنری منتشر شود از نظر اقتصادی، کاری توجیهپذیر است؟
امینی: هست. شک نکنید که هست. تازه در آن صورت دیگر کسی نیست که بگوید این باشد و آن نباشد به این دلیل و آن دلیل.
مقدم دوست: نشریهای مثل سه نقطه یا بخارا اگر هم باد کند روی دست تولیدکننده، نمیبردش در ترمینال جنوب بفروشد. این بالاخره در جایی مصرف میشود و هزینهاش را در میآورد.
مهدینژاد: ما به سه گروه وابسته هستیم. یکی مخاطبان اهل مطالعهای که ما به آنها دل بستهایم و اهل ذوقاند. دوم گروه نویسندگانی که اعتماد کردند و در این شرایط مینویسند و سوم مجموعه حوزه هنری که از ما حمایت میکنند.
من گواهم که کمترین دخالت را حوزه در محتوای کار ما دارد و البته امیدوار است که نشریه روی پای خودش بایستاد.
شمارگان ما الان سه هزار نسخه است و به همین اندازه هم روی دکه فروش دارد. البته تا قبل از شماره ۳ تیراژ ما پنج هزار نسخه بود و بعد دوباره آن را به سه هزار نسخه رساندیم که مطمئنیم فروش دارد. در شکل چاپ تازه امکان فروش چاپهای بعدی هم هست و کمترین ضرر مالی را به حوزه هنری میرسانیم. من البته فکر میکنم ما به اندازه همان ۵ هزار تیراژ هم مخاطب داریم اما بقیهاش به اتفاقات حوزه و بحث تبلیغ باز میگردد.
* الگوی شما برای کسب مخاطب غیر از دارا بودن محتوای خاص چیز دیگری هم بوده است؟ یعنی ابزار دیگری جز محتوا هم برای آشنایی مخاطبان داشتهاید؟
مهدی نژاد: ما در زمان تولید مجله به چیزی جز محتوا فکر نمیکنیم اما بعدش به فکر تبلیغ و بازاریابی باشیم که تا الان کمتر بودهایم. من باور م این است که مجله خودش باید معرف خودش باشد
مقامی کیا: من قبل از اینکه مطبوعاتی باشم مخاطب جدی مطبوعات بودهام. من به عنوان یک مخاطب هم از روی جلد مطبوعات تشخیص میدهم که در آنها با چه مواجه میشوم.
سه نقطه مجلهای است که من حتی با دیدن اسامی و مطالب روی جلدش میخریدمش. سه نقطه تنها نشریهای است که من بارها هدیهاش دادهام. یعنی جرات کردهام که با آن چنین کاری کنم. این جرات را دارم چون مطمئنم مخاطب خوشش خواهد آمد.
امینی: هر چیزی که متداول و معمول است کمتر بهرهای از خلاقیت برده است. نگاه سه نقطه به طنز کپی نیست. از جنش متداول نیست و مطالبش هم شبیه هم نیست، نویسندگانش در قالبها و شیوههای مختلف مینویسند.
برای منی که کارم تدریس است این نشریه خیلی به کار میآید. با این حال گرافیک و صفحهبندی آن به نظرم در حد یک نشریه نیست و باید بهتر شود.
مقدم دوست: در بازار نشر عدهای هستند که کارشان چاپ کتب نفیس است. آنها کتابهای خاصی منتشر میکنند اما مخاطب خاص خودشان را دارند و کارشان را تعطیل نمیکنند و چرخ کارشان هم میچرخد. نگران این هم نیستند که چرا همه مردم نمیآیند از آنها خرید کنند.
من معتقدم نباید توقع کرد که مثلا نشریه «سه نقطه» را از روی کیوسک همه بخرند. حسام مقامیکیا میگوید که نشریه را اگر روی کیوسک میبیند جلبش میکند و میخردش. میفهمد که طنز است و راست کارش است. شاگردان آقای دکتر امینی هم همین وضع را دارند. «سه نقطه» محصولی است که مخاطب خاص خودش را دارد و باید آن را شناخت.
امینی: نباید توقع داشت کسی که مخاطب نشریه اس.ام.اس و جوک است مخاطب نشریهای مثل سه نقطه هم باشد.
مقدم دوست: شاید دوستان بخندند از این حرف من اما سه نقطه به باور من نشریه وزینی است و همین آدم را برای خواندنش سر ذوق میآورد. مطالبش بزن و در رو نیست. عمق دارد و با تامل نوشته میشود. گاهی ما در سه نقطه حتی با خود طنز نیز شوخی میکنیم. حتی نقد جوک مینویسیم یعنی جوکها را نقد میکنیم.
مقامی کیا: این که میگوییم نشریه وزین است این معنایش این نیست که بقیه نشریات وزین نیستند و خواندنی نیستند. این نسبی است.
امینی: اینکه بگوییم همه طنز را میفهمند حرف اشتباهی است. واقعا امکانش نیست که همه طنز را بفهمند. همانطور که برای فهم موسیقی کلاسیک سواد لازم است برای فهم طنز نیز همین وضع را داریم.
این البته نافی این نیست که موسیقی کلاسیک تولید شود. این عیب نیست. اصلا هم نیست. هر کسی جنسی از کار را درک میکند. یکی تئاتر فاخر را درک میکند و یکی هم تئاتری که در سینمای نزدیک خانه ما اجرا میشود را درک میکند.
مقدم دوست: تصور اینکه در نشریه سه نقطه نخوتی است و یک نشریه متکبر و از خودراضی است و با همه ارتباط برقرار نمیکند، اشتباه است. وقتی چیزی مصنوع ماست به طور شک آن را برای مخاطب خاصی درست میکنیم.
آیا کسانی که داوری بیماری خاص تولید میکنند بیمعرفت تر از آنهایی اند که داروی آسپرین تولید میکنند؟ این مغالطه درباره طنز بیشتر بیان میشود و میگویند تو که داری میخندانی طوری بخندان که همه بخندند. این نمیشود. در طنز هم ما رده بندی مخاطب داریم. هر کسی مصرف کننده هر نشریه طنزی نیست.
امینی: رئیس جمهور سابق میگفت که بودجه را باید طوری نوشت که همه مردم از آن سر در بیاورند. این به باور من اشتباه است. و فهم بودجه کار اقتصاد دانان است نه مردم عادی. در طنز نیز قرار نیست همه درک کنند که طناز چه میگوید.
مقامی کیا: مطالب سه نقطه قبل از اینکه طنز باشند به شدت خواندنیاند. ما در این نشریه طنز سهل انگارانه نداریم. مطالب همه دقیق و درست از منظر نگارش خلق شدهاند خوانش آنها حس خوبی به مخاطب میدهد و پشت هر صفحه و بخشش مدتها فکر شده است. این به نظرم اهمیت زیادی دارد و در بسیاری از نشریات نمیشود سراغش را گرفت.
* با این همه سوالی که هنوز پاسخ ندارد این است که مجله سه نقطه آیا برای همه مخاطبان طنز چیزی به فراخور دارد و مخاطب آیا میتوانند گمشده خود را در آن بیابند؟
مهدی نژاد: این مساله به مخاطب شناسی نشریات و مخاطبان آنها باز میگردد. سه نقطه با همین بضاعت فعلی به نظرم ۵۰ هزار مخاطب بالقوه دارد که برای آن پول میدهند منتهی باید نشریه درست معرفی شود.
مخاطبی که دنبال مطالعه نباشد نه مجله ما که هیچ نشریهای را نمیخواند. ما باید برای مخاطب اهل مطالعه برنامه بریزیم و از ابتدا هم هدف گذاری ما برای همین بوده است.
در مورد گرافیک نشریه هم که خیلی از دوستان منتقد آن هستند باید بگویم. ما از ابتدا تصمیم داشتیم سراغ طنز تصویری نرویم و سعی کنیم کارکرد تصویر را با گرافیکمان برآورده کنیم. پایه کارمان متن بود و البته هنوز به آنچه که میخواهیم نرسیدهایم.
ما سراغ کاریکاتور نرفتیم چون اجرای آنچه میخواستیم در آن سخت بود. البته ما جریان جدی طنز کاریکاتور را در کشور داریم منتهی آنقدر که من دیدهام ما در کاریکاتور مطبوعاتی که بخواهد در خدمت متن باشد ضعیفیم و جریان کاریکاتور مطبوعاتی ما به نظرم خیلی همخوان با متنی نبود که ما دنبالش بودیم.
نظر شما